تفاوتی ظریفی در تقدّمِ میزبان و میهمان دارند "علم" و "نگارش". 
علم، به خوانده‌شدن و درک‌شدن کمال می‌یابد؛ اگر تکراری در علمی باشد یا نباشد برای خوانده‌شدن، ارزش چندانی نخواهد‌ داشت. 
امّا نگارشِ نوشته‌ای ادبی داستانی دیگر دارد. کسی را که به کمال می‌رساند، نویسنده‌اش است و کمالِ خواننده در پسِ آن می‌آید، حال آنکه اهمیّت آن هم کم نباشد. نوشتن، رنگ و شکل می‌بخشد احساسات نویسنده‌اش را؛ عشقِ او را قطارِ کلماتِ عاشقانه و غَمین همدلی می‌کنند؛ تنهایی‌اش را، بی آنکه انکار کنند، پر می‌کنند و تسکین می‌بخشند. نگرانی‌اش را، از دلِ کلماتی گرفته و در دل دیگری غرق می‌کنند.
آرامشی دارند این کلماتی که رقصان در میانه‌ی میدانِ ذهنِ نویسنده، هر تماشاگری را بر تماشای این سماع میخکوب می‌کنند. لغات، وفادارند و غریب‌نواز و ابدی، به هنگام هر غم و تنهایی .

بارهایِ همیشه نابسته

تمرینِ گوهرِ گران‌بهای نوشتن، ۱

می‌کنند ,آنکه ,نوشتن، ,نباشد ,کلماتی ,نویسنده‌اش ,را، از ,از دلِ ,دلِ کلماتی ,نگرانی‌اش را، ,می‌بخشند نگرانی‌اش

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود کتاب دانلود آهنگ جدید | موزیک ‌‌رضا‌1 اپلیکیشن بدنسازمن قیمت سهام ملیز(سهام مشارکت در پروژه های اینترنتی) آموزش های جالب مقالات حقوقی راکت گیم صفر تا صد سرمایه گذاری در بورس پنجره دوجداره مجله گل و بلبل